سلام
من دفعه اوله كه دارم خاطرات شما را مي خونم
خيلي جالبه .اما خيلي مواظب باش كه فريب نخوري .
اين كسي داره ميگه كه تجربه چندين ساله داره!!!!
سلام دوست عزيزم چطوري؟
وبلاگيت عاليه ..يه جوراي خاطرات دانيشگاهيمون واسه هميشه ميمونه.
من كه خودم تا حدودي تو ماجرا هستم ولي به قول خودت وقتي تو وبلاگ مي خونم مي چسبه
دوستم(نمي خوام اسميتو بگما) :dسعي كن بيشتر اتفاقات دانيشگاه بنويسي تا مرجع كاملي داشته باشيم....:((
راستي جيگر.از من واتفاقات منم تو وبلاگيت بنويس محض خنده ملت
از ارش جونم خيلي مي نو يسي ما را هم درياب...:))
حتما بازم ميام اين دفعه 3 بود .كه امدم بازم ميام و comment ميزارم برات عزيزم .
راستي تيم شهرمون هم جلوي چشمام باخت..
پس تا دفعه بعد... باي...
ياسي جان ممنون....ولي يه چيزي رو دقت نكردي!!!!!
20 روزه نه!!!!! 20 ساعته.....
خوبي شما ؟ بازم مرسي واسه نظر لطفت و كامنت و متن قشنگي كه گذاشته بودي ... راستي منم يه جورايي با نظر رونيكا جان موافقمااااااا ... ولي شايد الان يه كم زود باشه ، بهتره يه خرده ديگه پيش بري ... منتظر خاطره ي اقامت 20 روزه ت هم هستم ، فكر ميكنم جالب باشه
از من مي شنوي زياد نچسب بهش
يه مدت كه نديدت بهت به هانه اي زنگ مي زنه