وبلاگ :
خاطرات روزانه يک دانشجو!!!!
يادداشت :
امروز حرف زديم......
نظرات :
0
خصوصي ،
17
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
معصومه (شيداي بي نشون )
سلام ، شما مثل اينكه منظور من رو نفهميدي ، اولا گفتم هر جور ميلتونه چرا ؟ چون من دقيقا از شرايط شما خبر ندارم ، دوما منظورم اين بود اگر شما اينقدر شناخت داريد كه خيلي جدي ايشون رو براي ازدواج مي خواهيد يه جور نامزدي قبل از ازدواج كه به احتمال نود درصد به ازدواج ختم بشه ، انجام بشه خيلي بهتر از يه دوستيه كه هزار تا حرف و حديث و مشكل ممكنه به وجود بياره ، بله اگر شناخت شما در حدي بود كه از ازدواج مطمئن بوديد ، بازم ميگم من از شرايط شما خبر ندارم و فقط پيشنهاد دادم خودتون مي دونيد ، اتفاقا من صيغه كردني رو كه به نيت ازدواج نباشه رو دوست ندارم چون معتقدم با احساسات اون دختر بازي ميشه و اين به دور از جوانمرديه ، در مورد حضرت علي و فاطمه ، از حرفاي شما جز اون چيزي نمي شد بر داشت كرد وقتي مي گيد حضرت علي و فاطمه مال 1400سال قبل بودند ، من ميگم ما بايد شرم و حيا رو از اونها ياد بگيريم ، نه اينكه مثلا مثل اونها بريم نه سالگي يا پانزده سالگي ازدواج كنيم ، اين منش و كردار اونهاست كه بعد از 1400سال هم قديمي نميشه ، خلاصه من فقط دنبال يه حقيقت از عشق مي گشتم كه پيداش كردم راستش رو بگم هيچ وقت قصد امر به معروف و اين چيزا نداشتم نمي دونم شما بايد با مشكلت چيكار كني فقط مي دونم من با دوستي دو تا نامحرم مخالفم . يعني خودم چون هيچ وقت نمي تونم خودم رو راضي به اين كار كنم حتي با معشوقم به خاطر همين به كسي هم توصيه نمي كنم . شما عاقلي و صاحب اختيار ، هر كاري دلتون مي خواد مي تونيد بكنيد فقط اميدوارم يه كاري نكنيد كه بعدا پشيمون بشيد منم براي خوشبختيتون دعا مي كنم . يا حق