سلام ، اولا بگم كه يكي از آرزوهاي بزرگ من تو زندگي خوشبختي همه ي جوانهاست ، يكي از دعاهاي هميشگي من تو نماز خوشبختي و عاقبت به خيري همه ي جوانهاست ، من الان يكي دوروزه كه تو نمازم دعاي مخصوص واسه خوشبختي شما و دوستت مي كنم . خوشحالم كه شما به ارزشهايي مثل وقار و نجابت اهميت مي ديد ، من قبل از اينكه نظر خودم رو بگم مي خواستم يه پيشنهاد بهتون بدم اگر شما اونقدر اين خانم رو مي شناسيد كه از وقار و متانتش مطمئنيد با يه عقد موقت ساده مي تونيد اين مشكل رو حل كنيد چرا وقتي ميشه با يه عقد موقت همه ي حرف و حديث ها رو برطرف كرد و ديگه هول و ولا نداشت كه من با يه نامحرم چيكار دارم ، اين كار رو نكرد ؟ وقتي شما هم ديگر رو دوست داريد ولي هنوز مطمئن نيستيد به درد هم مي خوريد يا نه ؟ و نمي دونيد مي تونيد با هم به تفاهم برسيد يا نه ؟ يه عقد موقت (صيغه) مي كنيد و هروقت هم كه خواستيد باطلش مي كنيد ، به هر حال هر جور ميلتونه ، اما نظرم راجع به حرفاتون در مورد حضرت علي و فاطمه ، اين عزيزا هيچ وقت دموده نمي شن ، فقط ما بايد به تناسب زمان ، اعمال خودمون رو با منش و كردار اونها تطبيق بديم لازم نيست عين اونها باشيم بلكه فقط كافيه پا در مسيري بگذاريم كه اونها گذاشتند و طرز تفكرمون رو مثل اونها كنيم . مثلا حضرت فاطمه وقتي حضرت علي مي اومد خونه فوري به استقبال حضرت مي رفت يعني اگر نشسته بود بلند مي شد و به سمت حضرت مي رفت و اگر ايستاده بود چند قدم به ايشون نزديك تر مي شد . خب من از اين ماجرا چي برداشت مي كنم ، احترام به همسر . و اما چيزي كه مي خواستم در مورد عشق بفهمم فهميدم . نتيجه ي تحقيقات و تفكرات من اين شد :
ما از عشق چي مي خواهيم ؟ عاشق مي شيم كه چي بشه ؟ خيلي ها دلشون مي خواد يه روز عاشق بشند چرا ؟ عاشق مي شيم كه دوست داشته باشيم و دوست داشته بشيم و يه همدم و يارو ياور داشته باشيم كه حضورش تو زندگي به ما اميد و آرامش بده ، و زندگي رو به كام ما شيرين و دنيا رو در نظر ما قشنگ كنه ، همين ، همين ، آره اينا خيلي قشنگ و شرينه ولي من تازه فهميدم قابليت عشق بيشتر از اين حرفاست ، حيف نيست از اين همه قابليت عشق چشم پوشي كنيم ، مي دونيد عشق مي تونه چه ها بكنه با تو ، مي دوني عشق مي تونه تو رو به كجاها برسونه ، مي دوني من از عشق چي مي خوام ، مي خوام با نيروي قدرتمند عشق بهترين بشم براي معشوقم ، يعني نجابتم رو ، شرافت و انسانيتم رو ، مهربوني و عطوفتم رو ، ادب و احترامم رو ، لطافت و صفاي روحيم رو به حد اعلا برسونم ، تا معشوقم از مصاحبت با من بيشترين لذت رو ببره ، مي دوني نتيجه ي چنين خواسته اي چيه ؟ نتيجش اينه كه من ياور خوبي براي يار خودم ، بنده ي خوبي براي خداي خودم و هم نوع خوبي براي بقيه ي آدمها مي شم ، درون من با عشق زيبا و با صفا ميشه ، و شخصيت من ساخته ميشه ، اينجاست كه بايد بگم من عاشق عشقم ، زميني و آسموني شرقي و غربيش هم فرقي نمي كنه ، با چنين طرزتفكري من مي رم به سمت كمال و عاشق همه چيز و همه كس مي شم .
عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست ، به جهان خرم از آنم كه جهان خرم از اوست .
اينجاست كه حتي درد فراق كه طاقت فرساست برام شيرين ميشه ، مي دوني اين درد فراق چه تاثير عميقي تو پختگي و بزرگ شدن روح آدمي داره . آدم تا درد نكشه بزرگ و پخته نميشه ، آره سخته بگي درد خواهم دوانمي خواهم ، غصه خواهم نوا نمي خوام . اما من اين درد قشنگ رو به جون مي خرم تا از نعمت عشق بي نصيب نباشم . آره من حتي از عشق انتظار ندارم من رو به يارم برسونه ، فقط از عشق انتظار دارم من رو بهترين كنه براي يارم تا وقتي به من رسيد پشيمون نشه از رسيدن به من .
درد من درد بدي نيست ، اما تحملش كار كمي نيست
عاشقي كار هر كسي نيست ، مردي مي خواد اما مردي به مرد و زن نيست .
انشاالله به حق فاطمه ي زهرا هم شما هم دوستت خوشبخت و عاقبت به خير بشيد ، خدايا همه ي جوانها رو خوشبخت و عاقبت به خير كن ، اين دو تا جوان رو هم بين جوانهاي خوشبخت قرار بده . آمين يارب العالمين .